25. Jan, 2016

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک

بهار که فرا می رسد، شادابی و سرزندگی را تنها برای درختان و طبیعت به ارمغان نمی آورد، بلکه روح و جان انسان نیز  صیقل می یابد. در شعر فارسی، بهار جلوه خاصی دارد که به این نوع ادبی طراوت و شادابی بی نظیری بخشیده است. بیشتر شاعران ایرانی در خصوص بهار و نوروزشعر هایی سروده‌اند که به آن بهاریه گویند.

رنگ و بوی بهارچنان طراوتی به این شعرها  می دهد که بدون شک آنها را در سالیان متمادی محفوظ می دارد

یکی ازبهاریه های زیبا سروده فریدون مشیری است.

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک

شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

هنرمندان مختلفی این شعر زیبا را در دستگاه های مختلف خوانده اند یک از یک دلنشین تر

آخرین اجرا مربوط به خانم رزیتا یوسفی است

ادامه در

اجرای خانم روح انگیز

اجرای استاد شجریان

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک

شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید

برگ‌های سبز بید

عطر نرگس، رقص باد

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها

خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها

خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز

خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفتاب

ای دل من گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام

باده رنگین نمی‌بینی به جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می‌‌باید تهی است

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ